گفتگو با ورزشکاری که خلیج جعلی «ع ر ب ی» را در یک کشور عربی خط زد
یکی از قدیمی ترین ورزشکاران دوچرخه سواری ایران در نخستین حضور تیم ملی در مسابقات مصر با خودکار روی نام خلیج جعلی «ع ر ب ی» نام خلیج فارس را نوشت و خبرساز شد.
نخستین تیم دوچرخه سواری ایران در سال ۱۳۳۸ با ترکیب امین سرور، حسن آقا غفار ، هاشم راستی، مرتضی ابوطالبی، رضا قرته در اولین دوره رقابتهای بین المللی دوچرخه سواری در مصر شرکت کرد. در این رقابتها ۲۱ تیم از قاره آسیا و آفریقا و اروپا حاضر بودند که تیم ایران در مجموع چهارم شد و در بین تیم های آسیایی اول. یکی از مطرح ترین چهره های این تیم حسن آقا غفار رئیس کمیته پیشکسوتان فدراسیون دوچرخه سواری است.
محمدحسن آقا غفار در سال ۱۳۱۰ در محله ادیب الممالک تهران (محله قیام) در یک خانواده مذهبی چشم به دنیا گشود. وی با تشویق خانواده خود بالاخص برادر بزرگش که فروشگاه دوچرخه سواری داشت جذب رشته دوچرخه سواری شد و همزمان با تاسیس فدراسیون دوچرخه سواری در سال ۱۳۲۵ وارد این رشته شد. در آن سال فدراسیون دوچرخه سواری به ریاست مرحوم ایزدپناه شروع به فعالیت کرد.
آقا غفار از ورزشکاران حاضر در اولین مسابقه رسمی دوچرخه سواری در مسیر تهران - تجریش نیز بوده است. وی در بسیاری از مسابقات قهرمانی کشور مقام های اول تا سوم را کسب کرد. وی کنار ورزش دوچرخه سواری در سال ۱۳۲۸ وارد نیروی هوایی ارتش شد و ضمن اخذ دیپلم فنی تحصیلات خود را در این بخش از آمریکا به اتمام رساند.
رکابزن پیشکسوت ایران در سال ۱۳۳۸ همراه با دیگر هم تیمی هایش به اولین رقابت خارجی تیم ملی ایران رفت. تیم ملی دوچرخه سواری ایران در این سال راهی رقابتهای بین المللی مصر شد و با وجود اینکه اولین تجربه بین المللی خود را بدست می آورد درخشش بی نظیری داشت. خاطرات آقا غفار از حضورش در مصر شنیدنی و جالب است.
حسن آقا غفار در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: من به واسطه برادرم وارد رشته دوچرخه سواری شدم و وی مشوق اصلی من بود. از سال ۱۳۲۵ شروع به دوچرخه سواری کردم اولین دوچرخه ای که خرید کردم ۶۵ ریال بود که از فروشگاهی در چهار راه پهلوی همان چهار راه ولیعصر فعلی خرید کردم. ۲۰ ریال پیش قسط دادم و مابقی را قسطی پرداخت کردم. دوچرخه های آن زمان با حالا بسیار فرق داشت. دوچرخه های فعلی بسیار سبک و مثل پرکاه است، وقتی دوچرخه های الان را می بینم می فهمم چقدر ما در زمان خودمان زجر کشیدیم و با همان دوچرخه های سنگین رکوردهای خوبی را می زدیم و به زمان خودمان بسیار خوب بودیم. در سال ۱۳۲۶ وقتی زنده یاد ایزدپناه رئیس فدراسیون دوچرحه سواری شد در اولین مسابقه رسمی که از تهران تا تجریش بود شرکت کردم .
غفار در ادامه گفتگویش در خصوص تعهد کاری اش در کنار ورزش هم گفت: من در کنار کارم ورزش هم می کردم و تحت هر شرایطی تلاش می کردم که ورزش به کارم و کارم به ورزش ام لطمه نزند. خیلی زمان ها پیش آمد که به خاطر کارم تمرین و مسابقه را رها کردم چرا که من نظامی بودم و شرایط کار برای ما سخت و بسیار مهم تلقی می شد با این وجود همیشه برنامه تمرین ام را داشتم. در آن زمان یکی از دوستانمان در جاده آبعلی فضایی را برای تمرین من و برخی دیگر از رکابزنان فراهم کرده بود که از آن استفاده می کردیم. تلاش می کردم که در مسابقه های داخلی خوب باشم. در بسیاری از مسابقات داخلی هم مقام آوردم. در تورنمنت های برگزار شده داخلی هم مقام های اول تا سوم را تصاحب می کردم.
پیشکسوت دوچرخه سواری کشورمان که همراه اولین تیم دوچرخه سواری ایران راهی رقابتهای مصر شده است در مورد حضورش در این میدان خاطرنشان کرد: این اولین تجربه تیم ما بود تیم ما بدون داشتن تجربه و مهارت و امکانات خاص راهی این تورنمنت بین المللی شد . در این رقابتها ۱۱ تیم اروپایی و ۱۰ تیم از آسیا و آفریقا حاضر بودند، ما در دو روز متوالی در مسابقات اول شدیم. اگر امکانات و تجربه قبلی اعزام برون مرزی داشتیم حتما در کل مسابقات هم اول می شدیم. با این حال در بین کشورهای آسیایی و آفریقایی اول و در کل مسابقات چهارم شدیم.
وی با بیان اینکه تمام ورزش خاطره است و دوچرخه سواری تمام لحظاتش تبدیل به خاطره می شود به بیان یکی از خاطرات شنیدنی اش از رقابتهای مصر پرداخت. غفار گفت: بعد از پایان مسابقات مصر ؛ میزبان قرار شد جشن اختتامیه ای را در کشتی ملک فاروق برگزار کند. مراسم در طبقه ششم و آخرین طبقه کشتی برگزار می شد . در حالیکه از پله ها بالا می رفتم متوجه تابلوها و نقشه هایی از قاره ها شدم که روی آنها نام خلیج فارس خلیج ع ر ب ی نوشته بود. در آن زمان تازه خودکار آمده بود از یکی از دوستانم یک خودکار گرفتم و روی نام خلیج ع ر ب ی را خط خطی کردم و نوشتم خلیج فارس. ما ۱۸۶۵ کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس داریم، چطور می نویسند خلیج ع ر ب ی این خلیج همیشه « خلیج فارسی » است.
ساعتی بعد از آن حاضرین متوجه این مسئله شدند و از سفارت ایران آمدند گفتند چه کسی این کار را کرده است و من با جرات گفتم من. در آن زمان کاردار سفارت دکتر عبد بودند که وقتی بالای میز ما آمدند گفتند این رادمرد که بوده است که با کار خود باعث شده تا همه این جمع بهم بریزد و تمام این چشم ها به آن فرد است.
در آن زمان دکتر جمشید قریب سفیر ایران در مصر بود. بعد از مراسم شبانه یک وانت و دو خودرو فرستادند و ما را به سفارت انتقال دادند تا مشکلی برای ما پیش نیاید. قرار بود با هواپیمای مصری هم به ایران برگردیم اما با یکی از بهترین هواپیمایی های آن زمان مصر را ترک کردیم.
به یاد دارم در آن زمان اتفاق رخ داده را با تلگراف به تهران خبر دادند. وقتی به فرودگاه آمدیم فرودگاه را تزئین کرده بودند و استقبال بی نظیری از تیم ما شد و حتی رسانه ها نیز بهای زیادی به نتایج تیم ما دادند. برای هر کدام مان یک نفر با یک دسته گل آماده کرده بودند. قهرمانان را برای مراسمی به منطقه شمیران بردند و بابت نتایج درخشان تیم مان در مسابقات بین المللی مصر نیز از ما تقدیر شد.
غفار از زندگی خانوادگی خود صاحب دو فرزند پسر است. مجید و مهرداد که یکی تکنیسین فنی است و در هلند زندگی می کند و دیگری در تهران همراه پدر است. وی در مورد اینکه فرزندانش هم آیا به حرفه دوچرخه سواری آمده اند یا خیر هم گفت: خیر البته یکی از پسرانم وارد رشته دوومیدانی شد اما به مرور زمان آن را رها کرد.
پیشکسوت دوچرخه سواری کشورمان ادامه داد: من در بازیهای آسیایی تهران سرپرست تیم ملی بودم. بعد از انقلاب نیز بازنشسته شدم اما به درخواست ارتش باز هم فعالیت خودم را در بخش هوایی چند سالی ادامه دادم. در این سالها همراه تیم های دوچرخه سواری به عنوان سرپرست در بسیاری از مسابقات حاضر بودم و شاهد موفقیت های ورزشکاران جوان بودم. امکانات دوچرخه سواری نسل جدید بسیار پیشرفته تر از زمان ماست و شرایط تمرین بسیار فرق کرده است جوانان می توانند با این امکانات و رسیدگی ها به نتایج خوبی برسند. در زمان پیست دوچرخه سواری نبود و پیست در سال ۱۳۵۰ برای بازیهای آسیایی ساخته شد اگر قبل از آن زمان پیست داشتیم دوچرخه سواران هم در بخش جاده و هم در بخش پیست می توانستند موفقیت های خوبی بدست بیاورند.
وی در پایان در خصوص اینکه چه توصیه ای به رکابزنان جوان برای پیشرفت دارید ، گفت: توصیه من این است که رکابزنان هم دیگر را ضایع نکنند و پشت هم باشند. در زمان ما ورزشکاران پشت هم دیگر بودند. در یکی از سالهای ورزشکاری ام یکی از هم تیمی هایم در حاشیه تمرین دچار حادثه شد وقتی بیمارستان رفتیم به مربی تیم گفتم که من از حضور در تیم و اعزام به مسابقات انصراف می دهم تا وی به جای من برود. این کار من در آن زمان بازتاب زیادی داشت و در روزنامه ها هم خبرش منتشر شد.
|